می دانیم که سخت است! خیانت می تواند تاثیر بسیار مخربی را بر زندگی زناشویی بگذارد. بسیاری از افراد پس از اینکه از خیانت همسرشان آگاه می شوند، اقدامات ناخوشایندی را انجام می دهند که موجب می شود که بعدها از انجام آن ها پشیمان شوند. برخی خیانت در برابر خیانت را مصداق واقعی مفهوم عدالت یعنی “چشم در برابر چشم” می دانند و معتقدند تنها در صورتی می توانند به آرامش حقیقی برسند که همان بلایی که به سرشان آمده و همان ضربه ای که خورده اند را جبران کنند!
اما بیایید یک دقیقه به این موضوع فکر کنیم!
جای تعجب ندارد که پس از شنیدن خبر خیانت همسرمان به صورت لحظه ای، از روی احساس سرخوردگی، خشم، تنفر و یا طرد شدن به اقدامات تلافی جویانه فکر کنیم. اما اگر بعد از سرریز شدن هیجانات، همچنان به این موضوع فکر می کنیم! باید منتظر روشن شدن آژیرهای خطر باشیم، چرا که این کار نه تنها هیچ کمکی به بهتر شدن حس مان نخواهد کرد بلکه ما را در گندابی فرو می برد که ممکن است تا آخر زندگی مان نتوانیم از آن خارج شویم، ضمن اینکه با این کار تمامی پل های پشت سرمان را نیز خراب می کنیم و این اجازه را هم به سایر افراد می دهیم که به جای مقصر دانستن همسر خیانتکارمان، ضعیف بودنمان در مدیریت زندگی را عامل اصلی خیانت او بدانند.
اگر به این فکر می کنیم که “رد خون فقط با خون پاک می شود” و “خیانت با خیانت”، حتما در ذهنمان به این موضوع می اندیشیم که فقط در صورتی می توانیم درسی فراموش نشدنی به همسرمان بدهیم که او را در موقعیت کسی که به او خیانت شده قرار دهیم! اما قبل از هر چیزی باید این را بدانیم، که ما به هیچ وجه مسئول آموزش و تربیت همسرمان نیستیم و تنها کاری که می توانیم در این موقع انجام دهیم، “مدیریت بحران ” است. در واقع اگر خطایی از همسرمان سر زده، این ماییم که باید تصمیم بگیریم، آیا می توانیم همسرمان را ببخشیم ؟ آیا همسرمان از کاری که کرده پشیمان است؟ آیا کمبود هایی در رابطه مان وجود دارد؟ آیا اصلا شده که با هم در این مورد صحبت کرده باشیم؟ یا اگر نمی توانیم رابطه مان را ترمیم کنیم، آیا توانایی جدایی را داریم؟! به روزهای بعد از طلاق فکر کرده ایم؟
شاید به نظر عجیب بیاید ولی بسیاری از افرادی که به خیانت در برابر خیانت اعتقاد دارند، پس از جبران خیانت همسرشان به اشتباهشان پی می برند و درصدند تا دوباره بتوانند به همسرشان برگردند. اما آنچه که اتفاق می افتد دقیقا برعکس انتظار آن هاست چرا که تمامی پل های پشت سر این زوج خراب شده است و دیگر هیچ امیدی به بهبود رابطه و ترمیم آن نیست. این را آویزه ی گوش هایتان کنید که هیچ اشتباهی با اشتباه دیگر، جبران نمی شود و خیانت متقابل ما، به همان میزان که خیانت همسرمان به ما ضربه می زند، برای او ناراحت کننده نیست ولی موجب می شود که بهانه ای برای توجیه خیانتش پیدا کند و به راحتی خودش را برای این اشتباهش، قانع کند.
طبیعی است که فردی که به او خیانت شده، عصبانی باشد ولی باز هم تاکید می کنیم که تصمیم گیری عجولانه در زمان هیجانات شدید و بحران ها، ممکن است عواقب جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد! عدم اخذ تصمیم عجولانه و مشورت با یک مشاور روان شناس باتجربه می تواند از بهترین راهکارها باشد.
[postbox2 txt=”در زمینه خیانت و ترمیم رابطه زناشویی”]
